به گزارش آی فیلم 2، تیتراژ پایانی سریال در حال نشر «نون و ریحون» را «امیر احسان فدائی» خوانده و این سریال هر روز ساعت 18:00 به وقت تهران و کابل و 18:30 به وقت دوشنبه تاجیکستان از شبکه جهانی آی فیلم 2 نشر می شود.
آهنگساز این اثر «سعید ذهنی» و شعر آن از «سید حسین متولیان» می باشد.
گفتنی است «امیر احسان فدایی»فرزند دوم «حسین خواجه امیری»به عمر ۱۴ سالگی آواز را نزد پدرش(ایرج) فراگرفت و برای نخستین بار در سن ۱۶ سالگی در ارکستر همنوازان به رهبری و سرپرستی «اسداله ملک» به آهنگسازی «فضلالله توکل» به عنوان خواننده به رادیو رفت.
وی که از خردسالی به نوازندگی تنبک مشغول بود با رفتن به هنرستان موسیقی نواختن کمانچه و پیانو را آغاز کرد و مدتی نیز نزد استاد «اسداله ملک» ویلن را فرا گرفت و نزد استاد «جهانگیرخان ملک» به یادگیری حرفوی تمبک پرداخت. همچنین این هنرمند در محضر استاد «اکبر گلپایگانی» نیز آواز را فرا گرفته است.
امیر احسان فدایی در برخی آلبومها در کنار استاد ایرج به عنوان آوازخوان حضور داشته و در اکثر آلبومهای ایرج، اکبر گلپایگانی، فرهنگ شریف، همایون خرم، پرویز یاحقی، اسدالله ملک، فضلالله توکل، علیرضا افتخاری و جهانشا برومند به عنوان تهیه کننده فعالیت نموده است.
همچنین این هنرمند ایرانی تاکنون در کنار ایرج در کانسرتهای انگلستان، امارات، سلیمانیه عراق به عنوان نوازنده ویولن و همخوان حضور داشته است. او در کنار ایرج و علیرضا افتخاری در شهرهای مختلف ایران از جمله کیش، زنجان، شیراز، مهاباد، رشت، تهران، نیشابور و... به عنوان نوازنده ویلن، تمبک یا همخوان بوده است.
امیر احسان فدایی همچنین تیتراژ سریالها و برنامههای مختلف تلویزیون نظیر سریال «چمدان» ، «نون و ریحون»، «من نه منم» ، «غیر محرمانه»، «بزرگ مرد کوچک»، «اینجا خانه من است»، «پرانتز باز»، «برنامه مشاعره ویژه تابستان ۸۹»، «ویژه نوروز ۹۱» و فلمهای تلویزیونی و رسانهای از جمله «حال خوب من»، «قاتل پنجم»، «خون بها»، «حضور»، «باورم کن» را خوانده است.
همچنین وی در سریال «پرانتز باز» و فلم سینمایی «تعصب» به عنوان بازیگر نقش آفرینی کرده است.
از جمله آثار شاخص«فدایی» قطعه «صفای استاد» است که به عنوان همخوان در کنار استاد ایرج، در سالهای اخیر منتشر شد.
متن آهنگ تیتراژ پایانی سریال «نون و ریحون» در ادامه آمده است:
ازم تنهاییامو پس گرفتی
منو از بی کسی آغاز کردی
امیدِ اولم بودی و آخر
توپای عشقو اینجا باز کردی
تو لبهامو به خنده می رسونی
اگه حتی بجز ماتم ندارم
به دادم میرسی وقتِ سکوتم
زیادم میکنی تا کم نیارم
چشام ترسیده بود از بی پناهی
تمومِ گریه هامو خنده کردی
چقد ترسیده بودم تا رسیدی
بین بازم منو شرمنده کردی
میدونم آخرِ این قصه خوبه
ببین این ماه چیزی کم نداره
اگه تو سرنوشتو می نویسی
دیگه هیچ اتفاقی غم نداره
م ا / ح ح