به گزارش آیفیلم ۲، در دامنههای جنوبی شهر کابل و در قلب تپههای افشار، بنایی باصلابت و پر رمز و راز قد برافراشته است که تاریخ، درد و آرمان را در آغوش دارد؛ «قصر دارالامان». این قصر باشکوه که یکی از شاخصترین نمادهای تاریخی افغانستان شمرده میشود، یادگار دوران «امانالله خان» است؛ در آن زمان، به سبب مناسبات نیک میان دولت افغانستان و آلمان، گروهی از انجنیران و معماران آلمانی به کابل آمدند و زیر نظر «انجینیر والتر هارتن» طراحی و ساخت قصر را آغاز کردند. این بنای شکوهمند در سال ۱۳۰۶ خورشیدی تکمیل شد و از همان آغاز، به عنوان نماد دولت نوین و مرکز اداره امور امانی شناخته میشد.

قصر دارالامان در حدود هشت کیلومتری جنوبغرب کابل، در منطقه چهاردهي و در جایی قرار دارد که پیشتر «افشارتپه» نامیده میشد. معماری آن، آمیزهای از سبک نئوکلاسیک اروپایی و روح شرقی است؛ ساختمانی سهطبقه با بیش از ۱۵۰ اتاق کوچک و بزرگ، که در دوران خود مجهز به سیستم حرارت مرکزی و آبرسانی مدرن بود.

در دهه شصت خورشیدی، وزارت دفاع افغانستان نیز مدتی از این قصر استفاده میکرد و بدینگونه، دارالامان به بخشی از حافظه اداری و سیاسی کشور بدل شد.
اما تاریخ، روی دیگرش را نیز به این بنا نشان داد. قصر دارالامان که روزی خانه صلح و نماد آرزوهای نوگرایی بود، در دهههای جنگ، ویران و سوخته شد. آتشسوزیهای دهه چهل، بمبارانها و درگیریهای سالهای جنگ داخلی کابل، سقفها را فرو ریخت و دیوارها را سوراخ کرد. تا سالها، پیکر ویران قصر در دل باد و باران ایستاده بود؛ شاهدی خاموش بر ویرانی و رنج. با این حال، مردم کابل هرگز از یاد نبردند که این قصر فقط تلی از خاک نیست، بلکه نمادی از گذشته باشکوه و آیندهای ممکن است.

در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، پروسه بازسازی قصر دارالامان با دستور رسمی دولت افغانستان آغاز شد. تیمهای فنی و فرهنگی با پشتیبانی نهادهای داخلی و مشاوران بینالمللی کار را بهگونهای دقیق پیش بردند.

برای بازسازی، بیش از پنجهزار قطعه عکس از آرشیفهای مختلف در کشورهای آلمان، فرانسه و افغانستان جمعآوری گردید و بیش از شانزدههزار نقشه و سند تخنیکی، انجنیری، برق و معماری مورد استفاده قرار گرفت تا کوچکترین جزئیات بنا به شکل اصیل خود بازآفرینی شود.

پس از چهار سال تلاش، در ماه اسد (اوت) ۱۳۹۸، قصر دارالامان در صدمین سالگرد استقلال افغانستان، بار دیگر دروازههای خود را گشود. دارالامان دوباره به نماد صلح، استقامت و امید ملت افغانستان بدل شد. بسیاری از افغانستانی ها میگویند این قصر، بارها ویران شد اما باز برخاست و دوباره زنده شد.

در شکوه دوباره این بنا، میتوان داستان ملتی را دید که با وجود تمام رنجها، ایستاده و به فردای روشن میاندیشد. هر رهگذری که از کنار این قصر میگذرد، در چشمان خاموش دیوارهایش، روایت ایستادگی، زخم و امید را میخواند.