در خلاصه داستان این فلم سینمایی آمده است: عزیز و طاهره که قبل از انقلاب با هم ازدواج کرده بودند، پسری به نام محسن دارند. عزیز در شب دهم ماه محرم پس از درگیری خیابانی عزاداران با مأموران ارتش، از مهلکه می‌گریزد و همسرش را تنها رها می‌کند. او تا سال‌ها بعد از حرکت خود احساس پشیمانی و حقارت می‌کند و موفق نمی‌شود فرزندش را که شانزده ساله شده، از زیر تأثیر برادر همسرش، نایب، که عزاداران شب دهم ماه محرم را رهبری می‌کرده، خارج کند...