نشرات زنده
فارسی English عربي
64
-
الف
+

بشنوید؛ «نفس» صدای باران است؛ ترانه‌ای خیال‌انگیز از «چاوشی»

«محسن چاوشی» با «نفس» در سالروز تولدش، صدا را به تپش عشق و تصویر خیال گره زد.

به گزارش آی‌فیلم ۲، هشتم ماه اسد/مرداد، روزی‌ است که ستاره‌ای خاموش‌ناشدنی در آسمان موسیقی پارسی چشم به جهان گشود. «محسن چاوشی»، هنرمندی از دیار خرمشهر، از همان روز نخست تولد تا امروز، صدایی ساخت که درد، تعهد، سوز و سخاوت را یکجا دارد. امسال، در آستانه سالروز میلادش، او با آهنگی نو به نام «نفس» بازگشته؛ ترانه‌ای که به‌سان آهی از ژرفای جان، بر جان شنونده می‌نشیند و خاموش نمی‌شود.

چاوشی در خانواده‌ای مهاجر از کردهای خراسان به دنیا آمد؛ کودکی‌اش را در جنوب داغ ایران سپری کرد و موسیقی برایش نه بازی که پناه بود. در جوانی، بی‌هیچ حمایت رسمی، آلبوم‌هایش را منتشر کرد و بسیار زود صدایش در دل نسل نو جای باز کرد. با آهنگ‌هایی مانند «نفرین»، «خداحافظی تلخ»، و سپس موسیقی فلم «سنتوری»، نام او بر زبان ها افتاد. اما آنچه محسن چاوشی را از دیگران متمایز ساخت، نه فقط سبک خاصش در موسیقی، بلکه عمقی بود که در صدایش می‌تپید؛ صدایی که همزمان آتش می‌زند و آرام می‌کند.

فراتر از هنر، او مرد عمل است. بارها و بارها بی‌هیاهو به کمک بیماران نیازمند، کودکان بی‌سرپرست، شاگردان بی‌امکانات و خانواده‌های گرفتار شتافته. او از شهرتش برای ساختن، برای رهایی، برای التیام استفاده کرده و در خاموشی، پرنورترین کارهای خیریه را انجام داده است.

در کارنامه هنری‌اش آلبوم‌هایی چون «ژاکت»، «من خود آن سیزده‌ام»، «ابراهیم»، «بی‌نام» و «امیر بی‌گزند» درخشیده‌اند و آهنگ‌هایی چون «شرح الف»، «کجایی»، «باز آمدم»، «شیدایی»، «برقصا» و «خوزستان» در حافظه‌ مشترک مردم جای خوش کرده‌اند. سبکش آمیزه‌ای‌ است از راک و پاپ و موسیقی سنتی، با اشعاری عمیق که گاه خود می‌سراید و گاه از زبان مولانا و حسین صفا و علیرضا آذر می‌خواند.

و اما «نفس»؛ تازه‌ترین زمزمه‌ عاشقانه‌ او، نه صرفاً یک آهنگ، بلکه یک تصویر زنده است. در این ترانه، شاعرانه‌ترین تصویرها از زندگی دو دلداده ترسیم می‌شود: بر ایوان خانه‌ای آرام، در لحظه‌ای که معشوق استکان چای را مقابل چشمانش گرفته و در ته آن، کهکشانی را می‌بیند. نگاه‌ها به آسمان گره خورده‌اند و باران از دل چشم‌ها به زمین می‌بارد. واژه‌هایی چون «نگه می‌داری با خندنت زمانو» و «می‌گم دیدم یه شب خواب الانو» نه فقط مصرع‌اند، که تجسم لحظه‌هایی‌ است که هزاران عاشق در دل تجربه‌اش کرده‌اند اما واژه‌ای برای بیان نداشتند.

آهنگ «نفس» لبریز از لطافت است، از مهربانی‌های نهان، از اندوه دوری و از زیبایی خاطراتی که نه می‌شود فراموش‌شان کرد و نه توان بازگشت به آن‌ها هست. وقتی چاوشی می‌خواند: «نفس داره خیالت راه می‌ره، تا جون دارم نمی‌ذارم بمیره»، گویی پیمانی دوباره با شنونده‌اش می‌بندد که تا نفس هست، صدا هم خواهد بود؛ صدایی برای زندگی، برای عشق، برای یادآوری آنچه دل را به تپش می‌آورد.

اکنون که «نفس» با صدای «محسن چاوشی» در دسترس شنوندگان فارسی‌زبان افغانستان، تاجیکستان و ایران قرار گرفته، فرصتی‌ است برای شنیدن دوباره‌ صدای هنرمندی که در سکوت، دنیا را زیباتر می‌سازد. این آهنگ، هدیه‌ای‌ است به‌سانِ خاطره، همچو عطر خاک باران‌خورده، که هر شنونده را به دنیایی از رؤیا و درک ژرف‌تر از احساسات انسانی می‌برد.

هم اکنون این آهنگ زیبا در بالای صفحه در دسترس شماست.

نظر شما
ارسال نظر
مهدی

ناز نفست ...

جمال انصاری از مرکز ولایت زیبای خوست

این آهنگ بسیار زیباست . اقای چاووشی همیشه خوب می خواند. دوست دارم