به گزارش آیفیلم۲، بعضی گفتگوها تنها درباره مسیر حرفه ای یک هنرمند نیست، بلکه لایه هایی از زندگی، خانواده و پیوندهای عاطفی را نیز پیش چشم مخاطب می گذارد. گفتگوی هانیه غلامی، هنرپیشه جوان سینما و تلویزیون ایران، در کنار مادرش لادن سلیمانی در استودیوی آیفیلم۲، از همین دست گفتگوها بود؛ دیداری که به بهانه روز مادر شکل گرفت و به روایت صمیمی یک مسیر هنری مشترک انجامید.
هانیه غلامی برای مخاطبانی که او را از نقش های تلویزیونی و سینمایی اش می شناسند، یکی از چهره های نسل تازه بازیگری ایران است؛ هنرمندی که از کودکی با فضای هنر آشنا شده و آرام آرام راه خود را در این مسیر پیدا کرده است. او در این گفتگو گفت نخستین تجربه حرفه ای اش به سال ۱۳۹۰ برمی گردد؛ زمانی که ۱۷ سال داشت و در فلم سینمایی «یکی می خواد باهات حرف بزنه» به کارگردانی منوچهر هادی نقش آفرینی کرد. تجربه ای که نقطه آغاز حضور جدی او در سینما به شمار می آید.
با این حال، آشنایی هانیه غلامی با دوربین به سالها پیش تر بازمی گردد. او توضیح داد که نخستین بار در پنج سالگی جلوی دوربین رفت؛ زمانی که مادرش برای آموزش موسیقی به کلاس می رفت و یکی از حاضران، پیشنهاد بازی در نقش یک دختر خردسال را به او داد. همین اتفاق ساده، اولین برخورد او با دنیای تصویر را رقم زد و خاطره ای ماندگار از کودکی اش ساخت.
غلامی در بخش دیگری از گفتگو، به نقش مادرش در مسیر هنری خود اشاره کرد و گفت: حضور لادن سلیمانی به عنوان هنرپیشه، بی تردید در آشنایی او با این فضا تاثیر داشته است؛ اما در عین حال تاکید کرد که ادامه دادن بازیگری راه آسانی نیست و هر هنرمندی ناچار است دیر یا زود از زیر سایه والدین بیرون بیاید و هویت مستقل خود را پیدا کند.
در ادامه، لادن سلیمانی نیز از خاطره ای تلخ از دوران کودکی دخترش سخن گفت؛ خاطره ای که هنوز برای او فراموش نشده است. او روایت کرد زمانی که هانیه خردسال بود و در یکی از صحنه های فلمبرداری حضور داشت، به طور ناگهانی مقدار زیادی چای داغ توسط گروه تدارکات روی او می ریزد. سلیمانی گفت پس از بازگشت از سفر، متوجه شدت حادثه شده و هانیه را به شفاخانه سوانح سوختگی منتقل کرده اند؛ حادثه ای که به گفته او، تلخ ترین خاطره دوران بازیگری دخترش به شمار می رود.
این گفتگو در آیفیلم۲، تصویری انسانی و نزدیک از رابطه مادر و دختری را نشان داد که هنر، بخشی از زندگی مشترک شان بوده است؛ روایتی که برای بسیاری از مخاطبان فارسی زبان، فراتر از شهرت و قاب تصویر، معنا و احساس مشترک دارد.